|
بسم الله الرحمن الرحیم
وبلاگ رسمی اقدس اکبرنژاد
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:اقدس اكبرنژاد,شعر,وقتي كه مي رفتي, :: 20:18 :: نويسنده : اقدس اکبرنژاد بسمه تعالي
* وقتيكه مي رفتي *
از آسمان ترانه مي باريد ، از زمين شعر مي جوشيد وقتيكه مي رفتي! صدايت را پشت پر چين هاي شب مي شنيدم وقتيكه مي رفتي! دلم گريه ميكرد آهسته ، شايد كه ديگر بر نمي گشتي وقتيكه مي رفتي! صدايت زدم ، آرام و پاورچين از پله هايي كه رو به سوي آسمان بود گذشتي از شط آبي خاطره ها عبور كردي و ذهن من در ازدحام و تشويش سرگردان بود وقتيكه مي رفتي! غمي بيكران در دلم سايه افكند وقتيكه مي رفتي! صدايت زدم تو شنيدي وليكن جوابم ندادي فقط گفتي خداحافظ! وقتيكه مي رفتي! برگرد! برگرد اينك اي گرد دلاور سرزمين آفتابي! برگرد به اين آبادي! اين وادي تشنة يك نگاه تست! برگرد بهاران! برگرد به ميهماني چشمهاي منتظر ، به آبادي عشق! و خوبي را دوباره صدا بزن تمام شهر هنوز در انتظار بارش سرود و تكبيرهاي تست! آئينه در آئينه شهر در استقبال چشمان تست! گفتي دلت را جا گذاشته اي! امّا نه ، اين مائيم كه دلهامان در خانه قلب تومانده است! دلهامان ارزاني تو باد ! ما هنوز هم زنجير در پاي و قلاده برگردن گرد اين شهر ميگرديم! ما هنوز هم سرگردانيم! ما هنوز هم مريد چشمان توايم! برگرد! يك نظر ما را نگاه كن! برگرد! اقدس اكبرنژاد
نظرات شما عزیزان: همفکر
 ساعت22:50---24 ارديبهشت 1391
سلام شما با این تفکر والا واقعا از برنامه های خود بنویسید تا مردم شما را بیشتر بشناسند قطعا بنده بعنوان یک زن به شما افتخار می کنم
پاسخ:با سلام سعي ميكنم بيشتر بنويسم و بيشتر با مردم هشترود باشم. اشنای قدیم
ساعت15:46---24 ارديبهشت 1391
سلام خانمی مثل اینکه مطالبت ته کشیده یا نکنه بترسی یا خیلکانی خستکان
سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی داری منم با افتخار لینک کردم
وحید شمسایی
ساعت18:41---21 ارديبهشت 1391
با سلام
خانم اکبرنژاد اهانت گل اقا را به شما یار وفادار امام محکوم میکنم واز شما تقاضا دارم از این سایت که دارد هشترود را به میدان جنگ تبدیل میکند شکایت کنید علی 56
ساعت16:11---20 ارديبهشت 1391
سلام خانم موفق باشی . خدا رحمت کند شهید بزرگوار بهادر کریمی را
پاسخ:با سلام از اينكه مرا به ياد روزهاي بزرگ ايثار و مقاومت انداختيد بسيار تشكر ميكنم . آن روزها و يادهايش گرامي باد .
سلام خانم اکبرنژاد
واقعا از دیدن این وبلاگ متین خوشحال شدم و شاید جا خوردم بنده و دوستانم فکر می کردیم که شما دیگر تمام شده اید ما فکر می کردیم آن شخصی که طاغوت را به زیر کشیده دیگر رمقی ندارد ما فکر می کردیم شعر و ادبیات و هنرش دیگر تمام شده و افسوس می خوردیم ولی واقعا به خدا خوشحال شدم و همت و اعتقادد و دیانت و صداقت و ابتکار و هنر تو را خواهیم ستود خداوند یارتان باد پاسخ:پاسخ: با سلام چقدر خوشحالم از اينكه شما هم مثل خودم زنده و پابرجا هستيد . برايتان موفقيتهاي بزرگ آرزومندم. موضوع مطلب : <-CategoryName-> درباره وبلاگ  با سلام به وبلاگ من خوش آمدید نويسندگان 
|
|
 |
آمار
وب سایت: